%0 Journal Article %T بررسی انتقادی دلالت‌های نظریه فرهنگِ دورکیم در حوزه خط‌مشی‌گذاری فرهنگ %J دوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی %I شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی %Z 2423-7124 %A خورشیدی, سعید %D 2016 %\ 01/21/2016 %V 2 %N 2 %P 121-144 %! بررسی انتقادی دلالت‌های نظریه فرهنگِ دورکیم در حوزه خط‌مشی‌گذاری فرهنگ %K خط‌مشی‌گذاری فرهنگ %K روش‌شناسی بنیادین %K کارکردگرایی %K تغییر و تحول فرهنگ %R %X نظریة فرهنگ که متکفل پاسخ به مسائلی همچون چیستی فرهنگ (ماهیت فرهنگ)، چگونگی ایجاد، تثبیت، بسط و تغییر فرهنگ، تبیین مؤلفه‌های بنیادین و سطحی فرهنگ و آثار و پیامدهای اجتماعی فرهنگ است، یکی از بنیادی‌ترین اصول موضوعة دانش خط‌مشی‌گذاری فرهنگ را شکل می‌دهد. براین‌اساس پذیرفتن هریک از نظریات فرهنگ موجود، ظرفیت‌های خاصی را در حوزة خط‌مشی‌گذاری فرهنگ فعال ساخته، طرح برخی مسائل و نظریات را ممکن و برخی دیگر را ناممکن می‌گرداند. نظریة فرهنگ دورکیم، یکی از مهم‌ترین نظریات کلاسیک در زمینة فرهنگ است که تأثیراتی جدی بر نظریات پس از خود گذاشته است. این مقاله در پی آن است تا با بهره‌گیری از علم روش‌شناسی بنیادین، اقتضائات و دلالت‌هایی را که پذیرفتن (مبنا قرار دادن) نظریة فرهنگ دورکیم، در علم خط‌مشی‌گذاری فرهنگ به دنبال خواهد داشت، بیان‌ کند. برای نمونه، بر پایة نظریة فرهنگ دورکیم، حاکمیت امکان استقرار فرهنگ دلخواه خود در جامعه را ندارد، بلکه تنها می‌تواند از طریق خط‌مشی‌گذاری فرهنگ بر سرعت استقرار فرهنگِ متناسب با شرایط اجتماعیِ جامعه بیفزاید و یا عیوب و امراض آن را درمان کند. در این دیدگاه، مسئلة فرهنگی از مقایسة وضعیت جامعه با متوسط وضعیت جوامعی که از حیث رشدیافتگی همسطح آن هستند، ادراک می‌شود. %U https://www.jrcp.ir/article_42335_ba8fbe3d76b39aa15383d9b4b921280d.pdf