شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگیدوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی2423-71244220180220مسألهمحوری و نامسألهمحوری؛ تحلیل رویکردهای استراتژیک در مدیریت سازمانهای فرهنگی؛ مورد مطالعه: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم73266447FAاحمد واعظیرئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه قمکریم ابراهیمیدانشگاه تهرانعلی عبداللهیپژوهشگاه حوزه و دانشگاهJournal Article20180725از مدیریت راهبردی برای کمک به سازمانهای نظامی و صنعتی استفاده فراوانی شده و سابقه استفاده از این فن در سازمانهای فرهنگی سهم محدودتری داشته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ج.ا. ایران جامعه علمی و مدیریتی ضرورت شدیدی را برای تسری نگاه راهبردی به حوزه فرهنگ احساس کرد اما آنچنان که شایسته بود نتوانست به این مهم دست یابد. فقدان یک رویکرد جامع برای راهبری فرهنگ و نیز عدم تفکر راهبردی برنامهریزان کلان فرهنگی توسعهنایافتگی فرهنگی را که خسارت آن متوجه مسائل اقتصادی و سیاسی نیز میشود، موجب شد. مدیریت سنتی فرهنگ گرچه ممکن است در کوتاهمدت پاسخگو باشد اما قطعا نمیتواند نیازهای جدید جامعه تحولگرا را پاسخ دهد. این مقاله با تأکید بر مدیریت راهبردی، به دنبال شناسایی راهبرد مطلوب به منظور جهت دهی سازمانهای فرهنگی است؛ تحلیل و بررسی راهبردهای رایج سازمانی، از رهگذر بررسی مقایسهای سازمانها به عنوان مطالعههای موردی صورت گرفته است؛ به عبارت دیگر نگارندگان با روش مطالعه موردی به واکاوی راهبردهای سازمانی پرداختهاند. نگارندگان با تحلیل دقیق وضعیت موجود مهمترین سازمانهای فرهنگی کشور به این نتیجه رسیدند که در میان راهبردهای رایجی چون ساختارمحوری، جغرافیامحوری و تکنولوژیمحوری راهبرد سیستماتیک و یادگیرنده مسألهمحوری تنها راهبردی است که پیادهسازی آن در دفتر تبلیغات اسلامی نشان داد میتواند جهتگیری سازمانهای فرهنگی را به درستی هدایت کرده و کارآمدی قابل قبولی را برای سازمانهای فرهنگی کشور به ارمغان آورد.https://www.jrcp.ir/article_66447_1de5e8fc1838bd9ce9a792cff4931aa3.pdfشورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگیدوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی2423-71244220180220شناسایی راهبردهای مطلوب نظام جمهوری اسلامی ایران در مدیریت فرهنگ انتظار، بر مبنای منویات امام خمینی (ره)336666442FAمحمد قبادیسطح سه حوزة علمیه و کارشناسی ارشد مدیریت راهبردی فرهنگ دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام)نصرالله آقاجانیعضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلامJournal Article20180128جایگاه مهم باورداشت مهدویت در نظام معارف دین مبین اسلام و رابطة مستقیم و دو طرفة آن با انقلاب اسلامی، نظام مقدس جمهوری اسلامیایران را بر آن میدارد تا در راستای مدیریت فرهنگ انتظار، راهبردهای درخوری اتخاذ کند. این راهبردها اگرچه به رشتة تدوین در نیامدهاند اما از رهگذر بررسی منویات بنیانگذار انقلاب اسلامیحضرت امام خمینی (ره) قابل شناسایی و تحلیل هستند. برای این منظور در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحلیل مضمون، متن اندیشههای آن امام راحل طی سه مرحله کدگذاری، ترکیب و تلخیص شدهاند که منتج به شکلگیری هشت مضمون فراگیر گردید که در واقع راهبردهای مورد نظر این پژوهش را تشکیل میدهند. راهبردهای شناسایی شده، سپس مورد تحلیلهای مقایسهای قرار گرفتند. این راهبردها به ترتیب اهمیت عبارتند از: تأکید بر ترابط مهدویت و انقلاب اسلامی، ترسیم تصویر شوقآفرین و برانگیزاننده از آرمان مهدویت، نهادینهسازی فرهنگ انتظار در اقشار خاص و گروههای مرجع، تبیین معنای صحیح فرهنگ انتظار و آسیبشناسی آن، تأکید بر فراشیعی، فرادینی و جهانی بودن موعودگرایی، بهرهگیری از فرصت و مزیت اماکن و مناسبتهای مهدوی، بسط مبانی معرفتی مهدویت، تأکید بر عدالتخواهی به عنوان ویژگی مهم دولت زمینهساز ظهور و جامعة منتظر.https://www.jrcp.ir/article_66442_e5eaf59b7f0d2c6df20e5ff737ff953e.pdfشورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگیدوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی2423-71244220180220تحلیل مقایسه ای سیاست های فرهنگی مربوط به حجاب با رویکرد دموکراسی فرهنگی ( مطالعه موردی: آمریکا، فرانسه و بریتانیا)679266443FAمسعود گلچینعضور هیات علمی گروه جامعه شناسی/ دانشگاه خوارزمیاحمد جعفریدانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی / دانشگاه خوارزمی تهرانJournal Article20170905تمایل زنان مسلمان به داشتن حجاب به یکی از پدیده های فرهنگی رایج در جوامع غربی تبدیل شده است. اما این گرایش با واکنش های منفی زیادی همراه بوده است. از یک طرف، واکنش منفی گروه های پرنفوذ و افراطی به حجاب و از طرف دیگر، مقاومت فزاینده بانوان محجبه در برابر سیاستهای فرهنگی ضدحجاب، سیاستگذاران فرهنگی کشورهای غربی را با وضعیتی شبه بحرانی روبرو ساخته است. این مقاله به بررسی مقایسه ای سیاستهای فرهنگی کشورهای بریتانیا، فرانسه و آمریکا در رابطه با حجاب پرداخته است. روش بکار رفته در این مطالعه تحلیل محتوی است. بدین منظور گزارش های مرتبط با حجاب در رسانه های غربی (شامل گفتارهای سیاستی، اسناد سیاستی، رویدادها و نتایج نظرسنجی ها) بر اساس مرجعیت مولفه های دموکراسی فرهنگی (چندفرهنگ گرایی، آزادی بیان فرهنگی، مشارکت گرایی و رفع تبعیض فرهنگی) تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند که اغلب سیاستهای فرهنگی کشورهای مذکور نه تنها با مولفه های دموکراسی فرهنگی همخوانی ندارند، بلکه در جهت خلاف آنها نیز عمل می کنند. این وضعیت مانع مشارکت فعالانه زنان محجبه در جامعه شده و به مشکلاتی مثل تبعیض، توهین، کلیشه های منفی و حتی خشونت علیه ایشان منجر شده است. این مشکل ریشه در گفتمانی دارد؛ که در درک زن مسلمان محجبه به عنوان یک سوژه آزاد ناتوان بوده و نمی تواند وابستگی های هویتی وی به یک زمینه فرهنگی-دینی مشخص را بفهمد. گفتمان مزبور بجای دموکراسی فرهنگی مبنای سیاستگذاری فرهنگی کشورهای غربی برای حجاب قرار گرفته است.https://www.jrcp.ir/article_66443_85cd53da171a72c67d6ae7a5211ec9a4.pdfشورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگیدوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی2423-71244220180220روایتپژوهی تجارب زیستهی دینی دانشجویان9312666444FAیونس نوربخشدانشیار گروه جامعهشناسی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهرانصابر جعفری کافی آباددانشگاه تهرانJournal Article20171030میان صورتبندی آرمانی هر دین و حضور عینی آن در میان مومنان و جامعه همیشه فاصله وجود داشته است. متولیان و مبلغان و نهادهای رسمی ادیان، رسالت خود را کاستن این فاصله و تقریب مومنان به تصویر آرمانی دین و سلوک ذیل آن معرفی میکنند. صرفنظر از مناقشات کلامی بر روی امکانهای متصور برای دینداری یا هر نسبت دیگری که میتوان میان دین و فرد در نظر گرفت، مطالعهی دین از نظرگاه مومنان و شیوههایی که پای دین به زندگی ایشان باز شده و حیات آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، در شناسایی و آسیبشناسی مکانیزمها و عوامل جامعهپذیری دینی یا دینگریزی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از دادههای حاصل از مصاحبههای عمیق با 19 نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران و شریف، تجارب زیستهی دینی ایشان موردبررسی قرار گیرد. بهمنظور دستیابی به دیدگاههای افراد، از روشهای روایتپژوهی و پدیدارشناسی استفاده شده است. نتایج حاکی از آناند که در میان دانشجویان موردمطالعه، چهار نوع کلی از ارتباط افراد با دین را میتوان تشخیص داد. این روابط، ذیل چهار عنوان کلی منکران و لاادریها و معترفان و کلگرایان مقید صورتبندی شدهاند. افراد در هر کدام از این دستهها، بسته به زمینهی شکلگیری تجاربشان، استراتژیهای متفاوتی را برای ساماندادن به زندگی عملی خویش اتخاذ میکنند. در نهایت، استراتژیهای مختلف افراد ذیل عناوین «کنارهگیری و خودآیینی» و «بیاعتنایی و التزام گزینشی» و «تحکیم و تقویت» و «خودآیینی مسئولیتگریز» و «بازتعریف دین در چارچوب عرف» و «بازتعریف دین در چارچوب تامین آرامش» صورتبندی و معرفی شدهاند.https://www.jrcp.ir/article_66444_6f4416d477442c80e35912e7cd0cb33e.pdfشورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگیدوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی2423-71244220180220همگرایی تمدنی در طریق زیارت؛ با تاکید بر پیاده روی زیارت اربعین12714866445FAسید مجید امامیمعاون پژوهشی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق عهادی غیاثیدانشگاه امام صادق عJournal Article20171224برپایی تمدن نوین اسلامی در دوران معاصر با توجه به جهانی شدن فرهنگ غربی، نیاز به عناصر نرم با قدرت اشاعه جهانی دارد. یکی از ساز و کارهای تحقق این مهم، با توجه به عناصر نرم و تمدن ساز نهاد زیارت، همگرایی تمدنی در طریق زیارت می باشد. این پژوهش سعی در بررسی مهمترین الزامات این همگرایی در سطح تمدنی آن دارد. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و تحلیل آن ها بر اساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش چهار مضمون اصلی و فراگیری که از تحلیل مضمون منابع کتبی همگرایی تمدنی در طریق زیارت به دست آمده عبارتند از: «زیارت»، «ارتباطات میان فرهنگی»، «تمدن» و «همگرایی». همگرایی از مفاهیمی است که خصوصا در روابط بین الملل به آن توجه زیادی شده است، اما این نوشتار نگاهی فرهنگی و تمدنی به این مفهوم دارد و آن را نوعی همسویی و همنوایی در گرایش ها، بینشها و رفتار، در اجتماعی از مردم تلقی می کند. مساله همگرایی در طریق زیارت را می توان در سه سطح سازمانی، میان فرهنگی و تمدنی تحلیل کرد. آموزش اخوت و ولایت بین مسلمین، توجه به اسلامی و جهانی بودن منسک زیارت به عنوان یک الگوی همگراکننده دینی و انسانی و نه یک عنصر واگراکننده فرقه ای، افزایش سرمایه گذاری در حوزه تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و تاکید بر تعارف، تعامل، تعاون، همدلی، درک و گفت و گو بین زائر و میزبان در جریان زیارت از مهم ترین الزامات در سطح تمدنی همگرایی در طریق زیارت محسوب می گردد.https://www.jrcp.ir/article_66445_a5b0ddc8236cc374cab5bb850e3ac650.pdfشورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگیدوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی2423-71244220180220مسئله شناسی شبکههای ماهوارهای در دیدگاه صاحبنظران جمهوری اسلامی ایران14918466446FAسید محمد کاظمی قهفرخیپژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامیJournal Article20180415چکیده<br /> در حوزه نظری شبکههای ماهوارهای به دلیل دارا بودن دو مؤلفه «تولید محتوا به شکل فراملی» و نیز «دسترسی مخاطب به آن بدون نیاز به سازمانهای متولی ملی» در گونه «رسانههای جایگزین» و به دلیل « تعاملی نبودن» در طیف رسانههای اصلی قرار میگیرند. ویژگیهای مذکور در حوزههای مختلفی تأثیرات متفاوتی داشته است. در سیاست، «مخاطبمحوری» اساس تأثیرگذاری این رسانهها و تقابل با «دولتگرایی» با هویت مداخله گرایانه-هنجاری حکمرانی در ایران میباشد. در عرصه اجتماعی و فرهنگی با رشد «فردیتگرایی» و «سوژهمحوری»، به دلیل «مسکوت ماندن و پاسخگو نبودن فرهنگ ایرانی نسبت به نیازهای مدرن جامعه»، «اقتصادسیاسی مالکیت رسانهها و تسلط کشورهای استعمارگر بر آنها»، «توازن منفی در جریان اطلاعاتی»، «غلبه ذهنیات بر عینیات در حیطه شناخت» و «ایدئالسازی پیشرفت و توسعهگرایی برآمده از شاخصهای غیربومی»، «دیگری» فرد را «وضعیت موجود و واقعی جامعه»، «ارزشهای سنتی و جمعگرایانه» تعریف و «تغییرات اجتماعی» بر اساس آن «کانالیزه» شده است. بر اساس مطالبی که بیان شد میتوان اینگونه استنتاج نمود که شبکههای ماهوارهای بهعنوان متغیر مستقل نمیتوانند مرکزیت در تأثیرگذاری داشته باشند و زمینههای اجتماعی و فرهنگی عامل اصلی در تأثیرپذیری از این وسایل ارتباطی میباشند. مطالب بیانشده خلاصهای از نتایج بهدستآمده از رویکرد تمام صاحبنظران با استخراج گزارهها از 60 روزنامه و 6 مجله در سالهای 1362 تا 1393 و با تکیهبر کدگذاری معکوس برآمده از روش تحلیل محتوای کیفی برای ارائه مدل فکری و تحلیلی سیاستگذاران جمهوری اسلامی ایران میباشند که تفصیل آن را در مقاله پیش رو ملاحظه خواهید نمود.https://www.jrcp.ir/article_66446_ed38772e612a2df698128e763324f8d8.pdf