1
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام)
2
کارشناسی ارشد ارتباطات فرهنگی دانشگاه باقر العلوم(ع) - طلبه سطح سه مطالعات زنان جامعه الزهرا(س)
چکیده
ترجمه متون اگر در مجرای صحیح خود قرار بگیرد، یکی از زمینههای تبادل فرهنگی و پیشرفت تمدنها خواهد بود. اما این ابزار امروزه به بستری برای تسری الگوهای غربی در راستای اهداف جهانیسازی تبدیل شده است. غرب بهخصوص در راستای خارج کردن رقیب اصلی فکری خود یعنی جهان اسلام از میدان علوم انسانی تمرکز ویژهای بر محو الگوهای اسلام شیعی و جایگزین کردن الگوهای سکولار دارد. در عملیات بی. اس. پی[1] بهعنوان بزرگترین عملیات جاسوسی آکادمیک قرن بیستم، علوم انسانی نافذترین حوزه جنگ نرم و ترجمه کتاب سلاح تبلیغات استراتژیک بهشمار میرود. چنین ادعایی نیاز به وجود الگویی هوشمند و قوی در مواجهه با مقوله ترجمه را نشان میدهد. امروزه تنها الگوی نظارت بر ترجمه، شیوه ممیزی مرسوم است که در میان آثار تألیفی و ترجمه شده مشترک است. اما این شیوه در مواجهه با آثار ترجمه شده کارآمدی مطلوب را ندارد. سؤال اصلی پژوهش، چیستی الگوی مطلوب مواجهه با سیل کتب ترجمه شده در حوزه علوم انسانی با تأکید بر آراء مقام معظم رهبری است. در این پژوهش به مدد روش تحلیل مضمون شیوه جدیدی از ممیزی با «عنوان ممیزی» پویا ارائه میشود. در ممیزی پویا تنها راه مقابله با آثار ترجمه شده، از نوع حذف و سانسور نیست؛ بلکه نقد و حاشیهنویسی پایاپای اثر با توجه به مبانی اسلامی در کنار ممیزی مرسوم ضروری است.
آقاجانی, نصرالله, & ملک خانی, فاطمه. (1395). ارائه الگوی مطلوب ممیزی در حوزه ترجمه کتب علوم انسانی با تاکید بر آراء مقام معظم رهبری. دوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی, 3(2), 131-155.
MLA
نصرالله آقاجانی; فاطمه ملک خانی. "ارائه الگوی مطلوب ممیزی در حوزه ترجمه کتب علوم انسانی با تاکید بر آراء مقام معظم رهبری". دوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی, 3, 2, 1395, 131-155.
HARVARD
آقاجانی, نصرالله, ملک خانی, فاطمه. (1395). 'ارائه الگوی مطلوب ممیزی در حوزه ترجمه کتب علوم انسانی با تاکید بر آراء مقام معظم رهبری', دوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی, 3(2), pp. 131-155.
VANCOUVER
آقاجانی, نصرالله, ملک خانی, فاطمه. ارائه الگوی مطلوب ممیزی در حوزه ترجمه کتب علوم انسانی با تاکید بر آراء مقام معظم رهبری. دوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی, 1395; 3(2): 131-155.